رسول پیروتی_ کارشناس ارشد تاریخ ایران باستان

در ابتدای سال 1287هـ.ق/1249هـ.ش حکومت مازندران و ریاست فوج چهارم تبریز را که از زمان حضور در شیراز در دست سردار بود باز به وی دادند و چون در ساوجبلاغ مکری و سردشت املاک فراوانی برای خود فراهم کرده بود حکومت ساوجبلاغ را نیز ضمیمه مناصبش کردند، امّا سردار همه این مناصب را با بی‌میلی پذیرفت چون انتظار او بعد از عزلش از مقام ریاست کل عساکر ایران بیش از اینها بود و او به چیزی جز حکومت آذربایجان راضی نمی‌شد 71
امّا در ابتدای سال (1287هـ. ق /1249هـ. ش ) بالاخره سردارکل به آرزوی دیرینه خود رسید،منصب پیشکاری آذربایجان را تقدیمش کردند با آنکه منابع درباره فاصله زمان تفویض حکم ایالت مازندران و پیشکاری آذربایجان سکوت کرده‌اند، نادرمیرزا می‌نویسد که در همان روزی که سردار تشریف حکومت مازندران را پوشیدحکم پیشکاری آذربایجان را به وی دادند او چنین آورده است. «روز دیگر سردار به درگاه شد که تشریف حکمرانی مازندران بپوشد و هیچکس را گمان نبود که جز این باشد. تشریف بیاوردند با خط‌ شاهانه که آذربایجان بدو داده بودند همه به حیرت شدند و این کار به شب پرداخته بودند.»72 در جای دیگر چنین آورده است«همان روز که تشریف آن حکومت همی‌پوشید بدل شد به پیشکاری آذربایجان، به منتهای آرزوی خود که همین بود برسید، مؤید‌الدوله برفت و او بیامد.»73سردار در سال (1287هـ.ق /1249هـ. ‌ش) چون به پیشکاری مظفرالدین‌میرزا در آذربایجان رسید ‌میرزا قهرمان امین لشکر را مجدداً به خدمت گرفت.74 امّا سردار دیگر پیرمردی شده و توان و قدرت زمانی را نداشت که برای بار اوّل در آذربایجان پیشکار بود و ولیعهد نیز در طول چند سالی که سردار در آذربایجان نبود رشد کرده دیگرانی در او نفوذ کرده بودند و حالا خواهان سرپرستی سردار نبود. عزیزخان سردار به ولیعهد پیغام فرستاد«کار درگاهی باید چون پیش باشد و فلان و فلان را باید از خود دور کنی و به جای آنان فلان و فلان باشند.»75 در جواب این سفارشات سردار ولیعهد نه تنها اجرای حکم نکرد بلکه« برآشفت و سخت گرفت و هرگز تن در نداد که سردار چون پیش مختار مطلق باشد در کار ملک و حضرت بی‌انباز باشد. »76
در وقایع سالهای (1283هـ. ق / 1245هـ. ‌ش) تا سال (1287 هـ. ق /1249 هـ. ش)که سردارکل از تبریز فرا خوانده شد و قدرتی در آذربایجان نداشت علی‌الخصوص ازسال( 1285 هـ. ‌ق/1247 هـ. ‌ش )، تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز به قلم نادرمیرزا منبع دست اوّل و اصلی بود و عباس اقبال و مهدی بامداد و منابع دیگری که بررسی شده‌اند، مطلب را از نادرمیرزا گرفته‌اند امّا این نویسنده تفاوتی در قلمش احساس می‌شود در کتاب نادرمیرزا می‌خوانیم که «مؤیدالدوله (رقیب اصلی سردار ) دو سال در این ملک حکم همی‌ راند به سال دوم حکومت شهر تبریز و نواحی آن را نیز به نگارنده داد.»77 و چون تغییر جوهر انسانها به خاطر رسیدن به قدرت مسبوق به سابق و معلوم به حال است این تغییر ادبیات و تفاوت نوشتار برای خواننده سخت نمی‌آید.
چون سردارکل نتوانست در کارهای مهم دخالت کرده، ‌حکمش جاری نبود، ‌ رنجیده‌خاطر گشت آخر همان سال مورخه 18/شوال/1287 هـ.ق /1249 هـ.ش78 در شهر تبریز و در سرای خودش درگذشت. 79 او را در محله سرخاب تبریز کنار یک باغچه جنب بقعه "سیدحمزه‌"80 دفن کرده گنبدی بر مزارش ساختند « به جهت دفن عزیزخان مرحوم سردارکل بقعه و گنبدی ساختند که از بقعه سیدحمزه‌ راه دارد.»81 برروی سنگ قبرش که از سنگ مرمر سفید و بزرگی بود با خط نستعلیق بسیار زیبای چنین نوشتند«هو العَلی العزیز، هو الحَی الّذی لایموت، ‌قداستَقَّرفی رَوضة من ریاضِ الجنان مُتَمَسِّکاً بِحُبَّ عِترة سیدِ الإنسِ و الجنانّ متَرَنّمِاً بما تَضَمَّنَهُ الِّتیان:عُمدهُ اُمَرء ِآذربایجان المقَّلب سردارکل عزیزخان فی19شهر شوال1287 هـ. ق /1249 هـ.ش»82ناصرالدین‌شاه‌ در سفرنامه کربلای خود ص 218 چنین می‌نویسد «روز پنجشنبه 19/شوال/1287 هـ. ‌ق در پای طاق اتراق شدم صبح حمام رفته بودم تلگرافی از مستوفی‌الممالک رسید که شب چهارشنبه هیجدهم شوال 1287 ه.ق عزیزخان سردارکل بعد از بیست روز ناخوشی در تبریز فوت شده است، با اینکه سن سردار مرحوم قریب به هشتاد سال بود ازفوت او بسیار افسوس خوردم. »83
ویژگی و خصوصیات سردار عزیزخان مکری
ایستویک کاردار سفارت انگلیس که او را در 14/ربیع الاول/1278 هـ. ‌ق /1240 هـ. ‌ش برابر با 1862 م در تبریز دیده در کتاب خود"سه سال اقامت در ایران"سردارکل را چنین توصیف می‌کند.«سردارکل یکی ازخدمتگذاران پیر و قدیمی ‌ایران است نامش عزیزخان است و به یکی از قبایل کُرد منتسب است و مذهبش سنی بوده است با اینکه از خانواده‌ای شریف84 نیست‌ میرزا تقی‌خان وزیرمشهور به علت کفایت او را سمت آجودان‌باشی داد سردارکل مردی است تنومند و درشت استخوان با چشمانی در خون گرفته و چهره‌ای برافروخته» 85
عباس اقبال آشتیانی در مقاله عالمانه‌ای که در مجله یادگار نوشته است چنین نظر می‌دهد «سردارکل با اینکه مردی باکفایت و متواضع و بخشنده و زیرک محسوب می‌شده از طمع و جاه‌طلبی و دسیسه‌بازی بخصوص از قساوت خالی نبوده و حکایاتی در اذهان باقیست. »86
احمد دیوان بیگی شیرازی در کتاب حدیقة الشعراء می‌نویسد:« عزیزخان مردی متواضع و بخشنده و در عین حال طماع و جاه‌طلب و دسیسه‌باز و مال‌دوست، قساوتش نیز فراوان بود یک بار چهارده راهزن را در دیوار گچ گرفت و از این چهارده تن دو نفر را دستور داده بود به پای آویزان کنند و چندان بدینگونه نگونسار دارند تا بمیرند ولای گچ دیوار بروند. در طی کشتار بابیه در شوال 1268 هـ. ق /1230هـ. ش او بود که دستور قتل"قرةالعین" را صادر کرد و آن زن را با دستمال خفه کردند به چاه ‌انداختند.» یاکوب. ادوارد.پولاک درسفرنامه اش به نام"ایران وایرانیان"عزیزخان را چون نماینده ای از کُردها چنین معرفی میکند :«آنها)کردها)درکارهایشان به صلابت وشرافت شهره‌اند به همین دلیل‌شاه‌ فعلی(ناصرالدین‌شاه‌) حفاظت شخصی خود و‌خانواده اش را به یک سپاهی کُرد به نام آجودان باشی عزیزخان سپرده است زیرا دیگر می‌توان کامل اطمینان داشته باشد که وی در هر احوالی در کنارش خواهد بود»88

مناصب ومقاماتی که سردارکل دردوران خدمت به دست آورده ودرکتاب مآثرالآثاربه آنها اشاره شده است :
الف- وزارت جنگ،‌سپه سالاری اعظم،‌امارت کبرای نظام وسرداری کل قشون ظفرنمون علی اختلاف العناوین اولین نفرعزیزخان مکری سردارکل دو نوبت مآثرالآثار،‌ج اول،ص40
ب- آجودان باشی،اولین نفرعزیزخان مکری،مآثرالآثار،‌ج اول،ص49
ج- اداره مدرسه مبارکه دارالفنون،دومین نفر عزیزخان مکری،‌مآثرالآثار،‌ج اول،ص49
د- ریاست قورخانه،عزیزخان مکری،مآثرالآثار،‌ج اول،ص 49
هـ - پیشکاری آذربایجان، عزیزخان مکری دونوبت، مآثرالآثار،‌ج اول،ص53
زنان وفرزندان سردارکل
یکی از زنان محترمه مرحوم عزیزخان سردار حوریزادخانم بوده است که قریه ای در نزدیکی بوکان به نام کهریزه حوریزاد‌خانم به نام او هنوز باقی است. ‌
زن دوم او خا نم تیلکوی بوده است که از طایفه تیلکو ازعشایر اطراف دیواندره بوده در اواخر عمر سردار پسری سیف الدین نام برای او به دنیا آورد89 سردارکل با امیرزاده‌خانم90 دومین دختر امیر کبیر اتابک اعظم وخواهر تنی احمدخان ساعد الملک91 نیز ازدواج کرد. سردارکل صاحب سه پسر شده است به نامهای: علی‌خان،حسین‌خان وسیف الدین، علی‌خان به جای پدر فرمانده فوج چهارم تبریز شد و درقشون ایران خدمت کرده است در زمانی که سردارکل وزیرجنگ شد درجه سرهنگی داشت روستای در نزدیکی بوکان که امروزمتصل به شهر بوکان است با توجه به محبوبیت علی‌خان از روستایی چاوان به علی آباد تغییر نام داده است92 وحسین‌خان درشوال سال 1286 هـ. ‌ق /1248 هـ. ش یک سال قبل از مرگ سردارکل درگذشت.
سیف‌الدین پسر سردارکل که به هنگام مرگ سردار کمتر از ده سال عمر داشت به حکومت ساوجبلاغ مکری فرستاده شد. «در پیری، ‌فرزندی خدای بدو داد سیف الدین‌خان نام کرد. اکنون برنای شده با هوش پادشاه بدین سال حکومت ساوجبلاغ مکری بدو داد»93
روان سردارامروزشاد شدکه پسرش
زدازبلندی همت به چرخ شادروان
سیف‌الدین که چند بار به حکومت ساوجبلاغ مکری رسید در حدود سال1308 هـ.ق /1268هـ.ش درگذشت. پسرش محمد حسین‌خان امیری هوشمند، بااطلاع و مورخ بوده و در شهامت و شجاعت شهرت بسزای داشته و به سال 1332 هـ.ق /1292 هـ.ش وقتی امرا ی ترک عثمانی به آذربایجان حمله کردند کشته شد. ‌«از محمد حسین‌خان تنها پسری به نام علی‌خان سردار باقی ماند که به نداری و پریشانی سر به بالین خاک نهاد و بدین سان‌ خاندان سردارخاتمه یافت.» 94
بعضی از خدمات فرهنگی وعمرانی سردارعزیزخان مکری
سردارمکری در زمینه کارهای عمرانی آثار و خدماتی از خود به یادگار گذاشته است. از جمله پل سردشت که ارتباط مردمان دوطرف پل را درمنطقه زادگاه سردار تسهیل کرده که درحوادث سال1279 هـ.ق/1241 هـ. ش شرح آن رفت،همچنین سردارکل حمامی‌ درسردشت بنا نهاده که امروز پس از صدو پنجاه سال همچنان استوار برجا مانده به "حمامی‌کون" مشهور است. ‌در مسیر مهاباد-سردشت کاروانسرای سنگی ساخته که در بین اهالی منطقه به کاروانسرای کورتک معروف می‌باشد نویسنده مآثرالآثار مرمت بقعه شیخ محمود شبستری «علیه الرحمة» و احداث بقعه عین علی وزین علی را در آذربایجان به سال 1281هـ. ‌ق /1243 هـ ش به عنوان کارها و خدمات عزیزخان سردارمعرفی کرده است.95 به پیشنهاد سردارکل زمینهای محوطه اطراف شهر تبریز رابه مالکان خصوصی واگذارکردند تا باعث آبادی و رشد منطقه گردد«عزیزخان مکری سردار به درگاه عرض کرد که دیوارها افتاده و کَندَه انبا شته شده. این حصار را فایدتی نمانده ،ارضی آن بفروشم، زری وافر به خزانه دولت رسد و مردم آبادانی‌ها کنند دستوری رسید. صلا در دادند.»96 ظاهراً سردارکل در زمینه تربیت افراد در مشاغل و کارهای لشکری وکشوری توانمند بود بیشترافرادی را که در منابع این دوره مورد بررسی قرارگرفته‌اند چنانکه دوره اولیه خودرا در خدمت سردار بوده‌اند بعدها مشاغل مهم مملکتی را در دست داشته‌اند از این افراد می‌توان به‌میرزا قهرمان امین لشکر ،‌میرزامحمدرضا وزیر و حاجی فتحعلی‌خان بیگلربیگی اشاره کرد ‌میرزا قهرمان بعد از سردارخود پیشکار آذربایجان شد97 محمدرضا وزیر به قول علی اکبر وقایع نگار کردستانی پس ازسردار در جمیع افواج ایران اقتداری حاصل کرده است98 و حاجی فتحعلی‌خان بیگلربیگی که صاحب منصبی بیگلربیگی آذربایجان یافته است99
سردارکل توجه ویژه به آثار هنری داشته وکارهای هنرمندان رابه دوستان وآشنایان به عنوان هدیه می‌داد وهمچنین مورخین ونویسندگان را موردتفقّد خویش قرار می‌داده است چنانکه نادر‌میرزا می‌نویسد «با من آن بزرگ را لطفی ونظری نیک بود وکارها فرمودی مقتدراً»100
دریکی ازجًنگهای خطی غزل زیررا به سردارعزیزخان مکری نسبت داده‌اندگویاسردارکل دستی درادب وشعرداشته است.
تاتـورا صورت گران تصـویر قامت کرده‌اند
دیده انصـاف اگـر باشد قیــامت کـرده‌اند
عـاشقـان راازقیــامت بیم نبودکـاین گروه
سالها درآتش عشق استقــــامت کرده‌اند
عـا شقان با جسـم لاغر حــامل بــارغمند
زیراین بارگــران خوب استدامت کرده‌اند
این حقــایق کز درون عـاشقان سرمی‌زند
عارفان را سربه سر زین ره ندامت کرده‌اند
درچمنــزار محبت خنـــدة گلهـــای دل
ازسحـــاب چشم عشاقان غرامت کرده‌اند
من ره امن سلامت دانـم ای نـــاصح ولی
عاشقـــان کوی وی ترک سلامت کرده‌اند
بردوچشم مست میگونش ازآن بـردم نمـاز
کــاندران محــراب ابرویش اقامت کرده‌اند
دانم آن زلف سیه را ازچه هندو خوانده‌اند
زانکـه دربت‌خانه رویت اقـامت کرده‌اند
عشق راپایان نبــاشد مکریـا خاموش باش
راویــان دراین حکایت بس روایت کرده‌اند 101

انتصاب سردارکل به پیشکاری آذربایجان وتاثیر آن بر وضعیت کُردها
کُردها تازمانی که برسرنوشت خود مسلط بوده‌اند هیچ نارضایتی عمده ای پدیدنیاورده اما انتصاب حاکمان غیرکُرد درمنطق کردستان موجب خشم مردم وتحریکات عثمانی بوده زمینه را برای قیام عشایر منا طق فراهم کرده است. امیر کبیر چون آدم کاردانی بود سهمیه نیروهای کردستان را افزایش داده وازمردان وشایستگان کرد کسانی چون سردارمکری راترفیع مقام داد اوبا این کار هم نارضایتی مردم مناطق کردنشین را کاهش داده هم توانست ازپتانسیل،‌لیاقت وکادانی کسانی چون سردارکل درقضایای مهم همچون شورش زنجان وسرحدات عثمانی بهره جوید. سردارکل خودموجب ورود دیگرعناصر کردبه خدمت دولت مرکزی شده آرامش رادرمنطقه موجب شده است«چون عزیزخان سردارکل ازآن طایفه مکری درآستان‌شاه‌نامه نامبردارگشت وبه مراتب ومقامات عالیه ارتقا نمود لاجرم کاراهالی آن دیار بارونق وسامان گردید ازپرتوحمایت وی جمعی ازآنان دارای منصب ونشان دولتی شدند. »102 بعدها جانشینان امیر کبیر ازتجربیات او درس نیاموختند وقایعی چون واقعه شیخ عبیدالله وبعدها حمزه آغامنگور واسماعیل آغا سمکو پیش آمد.
نام نیکوگربماند زآدمی‌
به کزو ماند سرای زرنگار
نتیجه: کردستان ایران که بخشی از سرزمین وسیع ایران می‌باشد مردمانی را در خود جای داده است که دغدغه سربلندی ایران و انسجام این سرزمین را دارند و در طول تاریخ همیشه مرزداران غیوری در شمال غرب و غرب ایران زمین بوده،‌فرزندان عزیز خود را فدای خاک ایران کرده‌اند،اما در طول تاریخ حاکمان مرکزی ایران از توانایی واستعدادهای آنها کمتر استفاده کرده سهمی‌از قدرت را به آنها نداده‌اند.
امیرکبیر که نامش در تاریخ ایران می‌درخشد خدمات بسیاری انجام داده که مهمترین این خدمات از بین بردن نابرابری‌ها و استفاده از شایستگانی از هر قوم،‌قبیله و ملت بوده است. این شایسته سالاری و استفاده از مردمان نواحی بخصوص در منطقه مکریان موجبات آرامش منطقه را فراهم کرده و این شایستگان که سردار کرد یکی از آنهاست خدمات فراوانی در شرق و غرب سرزمین ایران انجام داده‌اند. این نکته جای دقت است که قدرت در ایران هر چه بیشتر و با اصول شایسته سالاری در میان مردمان سرزمین ایران تقسیم شود نتایج بهتری بهبار خواهد آورد. ‌



پی نوشت‌ها

1-یکی از دلایل خوشنامی‌و آوازه عزیزخان سردار را وطن دوستی و توجه بسیار زیاد‌میرزا تقی‌خان امیرکبیر نسبت به او میداند.حبیب اله تابانی چهره‌های منفور درتاریخ ایران معاصر،‌تهران نگاه،1382،‌ص128
2-مجتبی برزویی،‌اوضاع سیاسی کردستان(از1258تا1325ه.ق)تهران،‌فکرنو،‌1378،‌ص38
3-بابامردوخ روحانی،‌تاریخ مشاهیر کرد،‌تهران،‌سروش،‌1371،‌ج سوم،‌ص371
4-مجتبی برزویی،‌اوضاع سیاسی کردستا ن،پیشین ،ص39
5-دیوید مک داول ،تاریخ معاصر کرد ،‌ترجمه ابراهیم یونسی ،تهران ،‌پانیذ ،‌1380،‌ص142
6-میرزامحمدجعفرخان حقایق نگار خرموجی در کتاب حقایق الاخبار ناصری ضمن وقایع سال 1379ه.ق چنین ادعا می‌کند:«از قراری که به خط خود سردار کل در ظهر ورقه کتابی ضبط بود،‌واین بنده ملاحظه نموده،‌نسبت مشارالیه به این تفصیل به قبادخان منتهی می‌شود،‌»محمد جعفر خرموجی ،‌تاریخ قاجار (حقایق الاخبار ناصری)،‌به کوشش حسین خدیوجم ،‌تهران ،‌زوار،‌1344ه.ق ،‌ص294
7-چهره‌های منفور در تاریخ معاصر ایران ،‌حبیب اله تابانی ،‌پیشین،‌ص 126
8-درجه نظامی‌که در سابق معمول بوده و به جای آن کلمه سرگرد برگزیده شده است. د. محمد معین،‌فرهنگ فارسی معین،تهران،‌سی گل،‌1382،‌ج4،‌ص3629
9-احمد دیوان بیگی شیرازی ،‌حدیقه الشعراء،‌با تصحیح عبدالحسین نوایی،‌تهران،‌زرین،‌ج2،‌ص1172
10-همانجا،‌ص1172
11-مهدی بامداد،‌شرح حال رجال ایران در قرون 12و14و13ه.ق،‌تهران،‌زوّار،‌1371،‌ج2،‌ص327و بابامردوخ روحانی،‌تاریخ مشاهیر کرد،‌پیشین،‌ج3،‌ص377ومجله یادگار،‌سال چهارم،‌شماره1و2،‌ص40و محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه،‌تاریخ منتظم ناصری،‌تصحیح محمد اسماعیل رضوانی ،‌تهران،‌دنیای کتاب،‌1367،‌ج3،‌ص1641
12-نادرمیرزا،‌تاریخ وجغرافی دارالسلطنه تبریز،‌تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد،‌تبریز،‌ستوده،‌1373 ،ص261
13-محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه،‌چهل سال تاریخ ایران دردوره پادشاهی ناصرالدین‌شاه‌(مآثرالآثار)به کوشش ایرج افشار ،‌تهران،‌اساطیر،‌1363،‌ج2،‌ص465
14-مهدی بامداد،‌شرح حال رجال ایران در قرون 12و13و14ه.ق،‌پیشین،‌ج2،‌صص328-327
15-همانجا،‌ص328
16-همانجا،‌ص328،‌مجله یادگار،‌پیشین،‌ص41،‌واحمد دیوان بیگی شیرازی،‌حدیقه الشعراء،‌پیشین،‌ج2،‌ص117
17-محمد جعفر خرموجی،‌حقایق الاخبار ناصری پیشین،‌ص295
18-مجله یادگار،‌پیشین،‌ص43
19-محمد جعفر خرموجی،‌حقایق الاخبار ناصری،‌پیشین،‌ص295
20-احمد دیوان بیگی شیرازی،‌حدقه الشعراء،‌پیشین،‌ج2،‌ص1173
21-در اصطلاح نظام قاجاریه ،‌عنوان و سمت امیری بوده که نایب و قائم مقام،امیر نظام بود در دوره قاجار به کسانی که به این عنوان مشهور شده‌اند عزیزخان مکری و حسین‌خان مقدم مراغه ای بوده‌اند. عباس قدیانی،‌فرهنگ توصیفی تاریخ ایران از دوره اساطیری تا پایان عصر پهلوی ،‌تهران،‌فرهنگ مکتوب،‌1384،‌ج اول،‌ص32
22-محمد جعفر خرموجی،‌حقایق الاخبار ناصری،‌پیشین،‌ص295
23-ا میرکبیر از سا ل1259تا 1263ه. ق نما ینده ایرا ن درکنفرا نس ارزنه الر وم بوده است0فریدون آدمّیت،‌امیرکبیر وایران،‌تهران،‌شرکت سهامی‌انتشارات خوارزمی،‌1348،‌ص53
24-نادر‌میرزا،‌تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز،‌پیشین،‌ص261ومجله یادگار،‌پیشین،‌ص44
25-نادر‌میرزا تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز،‌پیشین،‌ص261ومجله یادگار،‌پیشین،‌ص44وفریدون آدمیّت،‌امیرکبیر وایران،‌پیشین،‌ص45
26-نادر‌میرزا،‌تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز،‌پیشین،‌ص262
27-همانجا،‌ص262
28-الکساندر نیکلاویچ یا الکساندر دوم(1881-1818م.)،‌تزار روسیه(1881-1855م.)پسر نیکلای اول،‌وی معاهده صلح با فرانسه راپس از جنگ کریمه امضا کرد،‌بردگی را ملغی نمود (1861م0)وبا عثمانی به جنگ پرداخت (1876-1877م0)،وبراثر آن معاهده برلن منعقد گردید.وی بدست نیهیلیست‌ها کشته شد. د. محمد معین،فرهنگ فارسی معین ،‌تهران،‌سی گل،1382،‌ج5 اعلام ،‌ص3990
29-محمد جعفر خرموجی،حقایق الاخبار ناصری،‌پیشین،‌ص74
30-روزنامه وفایع الاتفاقیه سال اول،شماره هفتم،‌هفدهم جمادی الاول،‌برگرفته از ،‌مجله یادگار،پیشین،‌ص48
31-کلیله و دمنه چ مینوی،‌ص141،‌به نقل از فریدون آدمیت،‌امیرکبیر و ایران،‌پیشین،‌ص647
32-اسماعیل رائین،‌حقوق بگیران انگلیس در ایران ،‌تهران،‌سازمان انتشارات جاویدان،‌1373،‌صص8-7
33-فریدون آدمیت،امیرکبیر وایران،پیشین،‌ص685
34-مجله یادگار،‌پیشین،‌ص49
35-همانجا،‌ص50وبابامردوخ روحانی،‌تاریخ مشاهیر کرد،‌پیشین،‌ج3،‌ص379
36-نادر‌میرزا،‌تاریخ وجغرافی دارالسلطنه تبریز،‌پیشین،‌صص263-262
37-محمد جعفر خرموجی،‌حقایق الاخبار ناصری،‌پیشین،‌ص74ومحمد امین ریاحی،‌تاریخ خوی ،‌تهران،‌طرح نو،‌1378،‌ص262
38-اسماعیل رائین،‌حقوق بگیران انگلیس در ایران،‌پیشین،‌ص260
39-احمد‌خان ملک ساسانی،سیاستگزاران دوره قاجار،‌به کوشش مرتضی آل داوود،‌تهران،‌مگستان،‌1379،‌ص47
40-محمد جعفر خرموجی،‌حقایق الاخبار ناصری،‌پیشین،‌ص
41-محمد جعفر خرموجی،‌حقایق الاخبار ناصری،‌پیشین،‌ص296 وابراهیم افخمی،‌تاریخ فرهنگ وادب مکریان،‌سقز،‌انتشارات محمدی،‌بی تا،‌ص169
42-مجله یادگار،‌پیشین،‌ص52
43-مهدی بامداد،‌شرح حال رجال ایران در قرون 12و13و14هجری.پیشین،‌ج2،‌ص331وحسین سعادت نوری،‌رجال دوره قاجار،‌تهران،‌توحید،‌1364،‌ص290
44-نادر‌میرزا،‌تاریخ وجغرافی دارالسلطنه تبریز،‌پیشین،‌صص264-263ومجتبی برزویی،‌اوضاع سیاسی کردستان،‌پیشین،‌صص45-44
45-«میرزا آقاخان در واقع جاسوس انگلستان در دربار ناصرالدین‌شاه‌ بود.»اسماعیل رائین حقوق بگیران انگلستان در ایران،‌پیشین،‌ص254
46-حبیب اله تابانی،‌چهره‌های منفور تاریخ معاصر ایران،‌پیشین،‌ص88
47-«عزیزخان مکری را یکی از از اصلی ترین عوامل شناساندن واقعیت کثیف وجودی‌میرزا آقاخان،‌به ناصرالدین‌شاه‌ قاجار و برکناری از صدارت و تبعیدش به دوردستها می‌دانند»،حبیب اله تابانی ،‌چهره‌های منفور در تاریخ معاصر ایران،‌ص128
48-ابراهیم افخمی،تاریخ فرهنگ و ادب مکریان،‌پیشین،‌ص169
49-نادر‌میرزا،‌تاریخ و جغرافی دارالسلطنه،‌پیشین،‌ص264
50-محمد جعفر خرموجی،‌حقایق الاخبار ناصری،‌ص297ومجله یادگار،‌پیشین،‌ص59و ابراهیم افخمی،‌تاریخ و فرهنگ وادب مکریان،‌پیشین،‌ص169
51-محمد جعفر خرموجی،حقایق الاخبار ناصری،‌پیشین،‌ص253
52-محمد حسن‌خان اعتماد السلطنه،‌مآثرالآثار،‌پیشین،‌ج اول،‌ص465ومحمد جعفرخرموجی،‌حقایق الاخبار ناصری،‌پیشین،‌ص266ونادر‌میرزا تاریخ وجغرافی دارالسلطنه تبریز،‌پیشین،‌256واحمد دیوان بیگی،‌حدیقه الشعراء،‌پیشین،‌ج2،‌ص1774
53-امین‌الدوله،خاطرات سیاسی امین‌الدوله،‌به کوشش حافظ فرمان فرمانفرمایان،‌تهران،‌انتشارات امیرکبیر،‌1370،‌ص253
54-نادر‌میرزا،‌تاریخ و جغرافی درالسلطنه تبریز،‌پیشین،‌ص386
55-خاطرات و اسناد حسین قلی‌خان نظام مافی،‌به کوشش معصومه نظام مافی و دیگران،‌تهران،‌نشر تاریخ ایران،‌1361،‌ص278
56،‌مقامی‌بالاتر از امیر تومان در سپاهی،‌بالاترین منصب سپاهی در زمان قاجاریه. علی اکبر دهخدا،‌لغت نامه دهخدا،‌تهران،‌موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران
57-عبدالله مستوفی،شرح زندگانی من (تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه) ج اول،‌ص93
58-بابامردوخ روحانی،‌تاریخ مشاهیر کرد،‌ پیشین،‌ج3،‌ص383و ابراهیم افخمی،‌تاریخ فرهنگ وادب مکریان،‌پیشین،‌ج اول ،ص160
59-نثار تخلص شعری‌میرزا مهدی بیان الملک پسر‌میرزا ابوالمحمدمنشی گرمرودی است.
60-احمد دیوان بیگی،حدیقه الشعراء،‌پیشین،‌ج2،‌1174
61-همانجا،‌ص1175 مجله یادگار،‌پیشین،‌ص54
62-محمد حسن‌خان اعتماد السلطنه،‌تاریخ منتظم ناصری،پیشین،‌ج3،ص1866
63-عبدالله مستوفی،شرح ندگانی من،‌پیشین،‌ص107
64-محمد حسن‌خان اعتماد السلطنه،‌صذر التواریخ،‌تصحیح محمد مشیری،‌تهران،‌وحید،‌1349،‌ص252واحمد دیوان بیگی شیرازی،‌حدیقه الشعراء،‌پیشین،‌ج2ص1175ومجله یادگار،‌پیشین،‌ص55ومحمد حسن‌خان اعتماد السلطنه،‌مآثر الآثار،‌پیشین ،‌ج2،‌ص465
65-کریم سلیمانی،‌القاب رجال دوره قاجاریه،تهران،‌نی1379،‌ص146
66-مهدی بامداد،‌شرح حال رجال ایران در قرون 12و13و14هجری،‌پیشین،‌ج2،‌ص332
67-همانجا،‌ج2،‌ص332
68-همانجا،‌ج2،‌332
69-نادر‌میرزا،‌تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز،‌پیشین،‌ص265
70-همانجا،‌ص390
71-مهدی بامداد،‌ شرح حال رجال ایران در قرون 12و13و14ه، ‌پیشین،‌ ج2،‌ص333 و مجله یادگار، ‌پیشین، ‌ص58وبابامردوخ روحانی، تاریخ مشاهیر کرد، ‌پیشین،‌ ج3،‌ص381 و احمد دیوان بیگی شیرازی، ‌حدیقه الشعراء، ‌پیشین،‌ ج2،‌ص1176
72-نادر‌میرزا،‌تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز،‌پیشین،‌ص390
73-همانجا،‌ص265
74-محمد حسن‌خان اعتماد السلطنه،مآثرالآثار،‌پیشین،‌ج2،‌ص516وکریم سلیمانی،‌القاب رجال دوره قاجاریه،‌پیشین،‌ص146
75-نادر‌میرزا،‌تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز،‌پیشین،‌ص391
76-همانجا،‌ص391
77-همانجا،‌ص390
78-محمد حسن‌خان اعتماد السلطنه در مآثر الآثار زمان دقیق فوت سردار را شب چهارشنبه 18/شوال1287ه.ق نوشته است.محمد حسن‌خان اعتماد السلطنه،‌مآثر الآثار،‌پیشین،‌ج2ِص465
79-همانجا،‌ص266واحمد دیوان بیگی شیرازی،‌حدیقةالشعراء، پیشین، ج2،‌ ص1176و مجله یادگار، ‌پیشین، ‌ص58
80-سید حمزه:از سادات صحیح النسب که به شانزده واسطه به امام موسی کاظم می‌رسد و وفاتش در 714ه.ق بوده وی را در
محله سرخاب تبریز دفن کرده‌اند و اکنون مزارش زیارتگاه شیعیان آن دیار است.بر روی قبر سید حمزه قرانی است که ادعا می‌شود به دست مبارک حضرت علی (ع) نوشته شده است. مردم آن سامان همدیگر رابه آن قران سوگند می‌دهد.
81-نادر‌میرزا،‌ تاریخ و جغرافی دار السلطنه تبریز، ‌پیشین،‌ص288
82-بابامردوخ روحانی،‌تاریخ مشاهیر کرد،پیشین،‌ج3،‌صص382-381
83-ناصرالدین‌شاه‌،سفرنامه‌ی کربلا، تهران، ‌ص218و مهدی بامداد، ‌شرح حال رجال ایران در قرون 12و13و 4هجری، ‌پیشین، ‌ج2،‌ص333 و مجله یادگار، ‌پیشین، ‌ص59-58 و بابامردوخ روحانی، ‌تاریخ مشاهیر کرد، ‌پیشین، ‌ج3،‌ص382
84- منظورازشریف،‌محترم و نجیب نیست بلکه منظور نویسنده این است که از‌خانواده‌های درباری ،‌اشراف و‌شاه‌ زادگان نیست.
85-مهدی بامداد،‌شرح حال رجال ایران در قرون 12و13و14هجری،‌پیشین،‌صص335-334ومجله یادگار،‌پیشین،‌ص59
86-مجله یادگار،‌پیشین،‌ص59
87-احمد دیوان بیگی شیرازی،‌حدیقه الشعراء،‌پیشین،‌ج2،‌ص1177
88-یاکوب. ادوارد پولاک،‌(ایران و ایرانیان)،‌ترجمه کیکاووس جهانداری،‌تهران،‌انتشارات خوارزمی،ص24
89-ابراهیم افخمی،تاریخ فرهنگ و ادب مکریان،‌پیشین،‌ص163
90-محمود حکیمی،‌داستانهایی از زندگانی امیرکبیر،تهران،‌دفتر نشر فرهنگ اسلامی،‌1378،‌ص273و باستانی- پاریزی، ‌تلاش برای آزادی، ‌تهران، نوین، ‌1354، ‌ص146و فریدون آدمیت، ‌امیرکبیر و ایران، ‌پیشین، ‌ص23و علی شعبانی، 1000فامیل، ‌تهران، ‌زرین، ‌1375، ‌ص57
91-احمد‌خان ساعد الملک پسر امیرکبیر چون پس از قتل پدرش کسی را نداشت سالها بی‌کار و‌خانه نشین بود تا آنکه به کمک سردار کل که پیشکار مظفرالدین‌میرزا بود،سرتیپ فوج آذربایجان شده ساعد الملک لقب گرفت و بدین گونه جواب محبتهای امیر را داد.علی شعبانی،‌1000فامیل،‌پیشین،‌ص58
92-ابراهیم افخمی‌،‌تاریخ فرهنگ و ادب مکریان،‌پیشین،‌ص163
93-نادر‌میرزا،‌تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز،‌پیشین،‌ص265
94-بابا مردوخ روحانی،‌تاریخ مشاهیر کرد،‌پیشین،‌ج3،‌ص384ومیر شه‌ره‌ف‌خانی بدلیسی، ‌شه‌ره‌فنامه‌ (مێژوی ماله میرانی کوردستان)، وه‌رگێڕانی مامۆستا هه‌ژار ،‌هه‌ولێر، ‌ئاراس، ‌2006م، ‌ص376
95-محمد حسن‌خان اعتماد السلطنه، مآثر الآثار،‌پیشین،‌ج اول،‌ص101
96-نادر‌میرزا،‌تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز،‌پیشین،‌ص199
97-محمد حسن‌خان اعتماد السلطنه،مآثرالآثار،‌پیشین،‌ج2،‌ص516
98-علی اکبر وقایع نگار کردستانی،‌حدیقه ناصریه در جغرافیا و تاریخ کردستان،‌به تصحیح محمد رئوف توکلی،‌تهران ،‌ارژنگ،‌1364،‌ص300وکریم سلیمانی،‌القاب رجال دورة قاجاریه،‌پیشین،‌ص154
99-نادر‌میرزا،‌تاریخ وجغرافی دارالسلطنه تبریز ،‌پیشین،‌ص232
100-همانجا،‌ص264
101-بابا مردوخ روحانی،‌تاریخ مشاهیر کرد،‌پیشین،‌ج3،‌ص383
102-عبدالقادر بن رستم بابایی،‌سیر الاکراد،‌تصحیح محمد رئوف توکلی،‌تهران،‌ارژنگ،‌1366،‌ص175

---------------------
منابع:
1-القاب رجال دوره قاجاریه،‌کریم سلیمانی ،‌تهران،‌نی،‌1379
2- امیرکبیر و ایران ،فریدون آدمیّت ،تهران،شرکت سهامی‌انتشارات خوارزمی،چ سوم ،1348
3 - ایران در دوره سلطنت قاجار ،تهران ،مدبر ،1375
4- اوضاع سیاسی کردستان (از1258-تا 1325ه.ق)، مجتبی برزویی، تهران، فکر نو، چ اول، 1378
5- تاریخ خوی، ‌محمد امین ریاحی، ‌تهران، ‌طرح نو، ‌1378
6 - تاریخ قاجار(حقایق الاخبار ناصری) ،محمد جعفر خرموجی « حقایق نگار»تهران ،زوّار ،1344
7 - تاریخ مشاهیر کرد(ج3) ،بابا مردوخ روحانی ،تهران ،انتشارات سروش ،چ اول ،1371
8- تاریخ معاصر کرد ،دیوید. مک داول ،ترجمه ابراهیم یونسی ،‌تهران ،انتشارات پانیذ ،‌1380
9- تاریخ منتظم ناصری،‌محمدحسین‌خان اعتمادالسلطنه،‌تصحیح محمداسماعیل رضوانی،‌تهران،‌دنیای کتاب،1367
10- تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز،نادرمیرزا،تصحیح غلامرضا طبا طبایی مجد،تبریز،انتشارات ستوده ،1373
11- تلاش برای آزادی، ‌باستانی پاریزی،‌تهران،‌نوین،‌1354
12- جغرافیا و تاریخ بانه کردستان،‌محمد رئوف توکلی،‌ بی‌جا،‌1363
13- چهره‌های منفور درتاریخ معاصر ایران،حبیب اله تابانی،تهران،نگاه،‌1382
14– حدیقه الشعرا ،احمد دیوان بیگی شیرازی ،تصحیح عبدالحسین نوایی ،تهران ،‌زرین ،‌1372
15-حدیقه ناصریه درجغرافیاوتاریخ کردستان،‌علی اکبر وقایع نگار کردستانی،‌به تصحیح محمد رئوف توکّلی،‌تهران،ارژنگ،‌1364
16- حقوق بگیران انگلیس در ایران ،اسماعیل را ئین ،تهران،چ نهم،‌1373
17- خاطرات سیلسی امین‌الدوله،‌به کوشش حافظ فرمانفرمایان،‌تهران،امیرکبیر،زیر نظر ایرج افشار،چ سوم،‌1370
18- خاطرات و اسناد حسین قلی‌خان نظام مافی،به کوشش معصومه نظام مافی و دیگران،‌تهران،نشر تاریخ ایران ،‌1361
19- داستانهایی از زندگانی امیرکبیر،‌محمود حکیمی،تهران،‌دفتر نشر فرهنگ اسلامی،‌1378
20– رجال دورة قاجاریه ،حسین سعادت نوری ،تهران ،توحید ،‌1364
21– سفر نامه پولاک(ایران وایرانیان)،‌یاکوب.ادوارد پولاک،‌ترجمه کیکاووس جهانداری،تهران،خوارزمی،‌1368
22– سیاستگران دوره قاجار ،احمد‌خان ملک ساسانی ،‌تهران،مگستان،‌1379
23– سیرالاکراد،عبدالقادر بن رستم بابایی ،‌تصحیح محمد رئوف توکّلی،تهران،ارژنگ ،‌1366
24– شرح حال رجال ایران در قرن 13و13و14 هجری،مهدی بامداد،تهران،‌زوّار،‌1371 9
25-شرح زندگانی من(تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه ج اول)،‌عبدالله مستوفی،‌تهران،‌
26-شه‌ره‌فنامه(مێژووی ماڵه میرانی کوردستان) ئه‌میر شه‌ره‌ف‌خانی بدلیسی،وه‌رگێرانی مامۆستا هه‌ژار،هه‌ولێر ،ئاراس،‌2006
27-صدرالتواریخ،محمد حسن‌خان اعتماد السلطنه،به اهتمام محمد مشیری ،تهران،وحید،1349
28 – صدر اعظم‌های سلسله قاجاریه ،پرویز افشاری،‌تهران،‌چاپ وانتشارات وزارت امور خارجه،‌چ اول،‌1372
29– فرهنگ توصیفی تاریخ ایران از دوران اساطیری تا پایان عصر پهلوی(ج اول)،‌ عباس قدیانی، تهران، ‌انتشارات فرهنگ مکتوب، چ دوم، ‌1384
30– فرهنگ فارسی معین(ج2و4و5)،د. محمد معین ،تهران ،‌سی گل،1382
31– مآثر والآثار(چهل سال تاریخ ایران در دوره‌ پادشاهی ناصرالدین‌شاه‌،‌ ج اول)، محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه،‌ تهران، اساطیر چ دوم ،‌1363 –
32- مجله یادگار،‌سال جهارم،شماره 1 و 2 ،‌مقاله عباس اقبال اشتیانی،‌رجال دورةقاجاریه،‌عزیزخان سردار کل مکری
33- 1000 فامیل،‌ علی شعبانی،‌ تهران،‌ زرّین،‌137